دسامبر 4th, 2014 تعداد بازدید: پرینت مطلب ارسال به دوستان

9 سال پیشتر: سوالات كودك در مورد خدا

هر كودكي باسرشت خدايي و خداجويي به دنيا مي آيد و با قرار گرفتن در محيطي مذهبي پرورش مي يابد كودكان در سير رشد خود در سن چهار سالگي به مرحله نسبي از درك مفهوم‌ها مي رسند و از توانايي عملكردي بالايي بر خوردار مي شوند.

45

يكي از سوالاتي كه كودكان مي پرسند درباره خدا . چگونگي و كجايي اوست. اگر روانشناسي كودك را در اين سنين مد نظر داشته باشيم بهتر مي توانيم او را بشناسيم و به سوالاتش پاسخ بدهيم ويژگي‌هاي كودك در اين سنين عبارت است از

*كودك در اين سنين از طريق نماد سازي و الگو سازي به تفكر مي پردازد

*مدت زماني كه به چيزي توجه نشان مي دهد كوتاه است

*مي تواند ايرادهاي خود را ببيند

*از كارهاي عملي و تجسمي بيشتر چيز مي آموزد

* بازي‌هاي نمايشي براي او لذت بخش است

درك خدا در اين سنين

كودك به عنوان يك جستجوگر وارد هستي مي شود و آن را يك نياز مي داند در اين زمينه درست پاسخ دادن به او مستلزم تخصص خاص كودك شناسي به ويژه در زمينه القاي پيام‌هاي سرنوشت ساز اعتقادي به ايشان است چرا كه با كوچك ترين اشتباه ممكن است بيراهه اي را براي او بگشاييم كه در آن هرگز راه ثوابي نيابد. رهنمود‌هاي بزرگان در اين زمينه عبارت است از:

1-تصوير كودك از خدا بسيار متاثر از تصويري است كه كودك از والدين خود دارد. اگر كودكي والدين خود را مهربان و قابل اعتماد بداند احتمالاً خدا را نيز با چنين صفاتي خواهد ديد.

2-همانطور كه گفته شد كودك در اين سنين نماد سازي و الگو سازي مي كند. بنابر اين براي انتقال هر مفهومي به كودك و شناخت بهتر از الگوهاي نمادين استفاده كنيد به عنوان مثال براي توصيف خدا در نزد كودك از افرادي كه كودك آنها را مهربان و دوست داشتني مي داند مثل مادر بزرگ الگوسازي كنيد و بگويد خدا مثل مادر بزرگ مهربان است حتي از او هم تو را بيشتر دو ست دارد.

3-كودك را از همان ابتدا به مجالس مذهبي ببريم و روح و ضميرش را با نام‌هاي ا… رحمان رحيم مانوس كنيم تا زمينه پذيرش ديني در او شكل گيرد.

4-در كودك وحشت از خدا ايجاد نكنيم. او را از خشم و قهر خدا نترسانيم و تصوير ذهني او را از خدا اصلاح كنيم رحمانيت و بخشندگي و مهرباني خدا را به او نشان دهيد به نحوي كه خدا را ياور خود بداند و مجازات را ناشي از انتخاب نادرست انسانها تلقي كند نه از خشم خداوند

5- سوالات كودك را جدي بگيريم و قبل از دادن جوابي ناپخته و نسنجيده در مورد آن فكر كنيم سعي كنيم جواب سوالات در وقت مناسب و همراه با مثال‌هاي ملموس باشد و همواره به او تاكيد كنيم كه پاسخ كامل سوالش را نگفته ايم زيرا تفسيري كه ما از سوال او مي كنيم در محدوده دانش ماست مثلاً به فرزندتان بگوييد من نمي دانم خدا چه قدر بزرگ است ولي مي دانم كه بزرگ تر و قوي تر و بهتر از او وجود ندارد.

6-ياد كردن از خدا و توصيف او را نبايد به زمان خاصي محدود كرد بلكه از هر فرصتي در اين زمينه بايد استفاده كرد مثلاً وقت شكفتن يك گل يا تولد يك نوزاد يا آمدن باران و با ذكر نعمت‌هاي پروردگار ذهن كودك را متوجه مهرباني و وجود خداوند كنيم.

7-از مثال نيروي برق و روشنايي لامپ مي توان وجود خدا را به زبان ساده برايش توضيح داد كه ما خود برق را نمي بينيم اما وقتي كليد را مي زنيم لامپ روشن مي شود پس وجود خدا را در چيزهايي كه آفريده است بايد جستجو كرد

توصيه‌ها:

*به فرزندانمان بياموزيم خدا همه جا حضور دارد

*كاري كنيم كه فرزندمان رنگ خدايي بگيرد

*در زمينه تربيت فرزندمان نه تند باشيم و نه كند

*دين را براي او همراه با غم و غصه نكنيم

*توجه كودك را به هدف آفرينش جلب كنيم

* در تربيت ديني فرزندمان زمان را از دست ندهيم

*اشتهاي ديني فرزندمان را تقويت كنيم

*و در آخر بنده خدا تربيت كنيم

                                                                                                               زهره باغستاني ميبدي